نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شهید مجتبی زیوری پایدار
پیرمردی بیرون از سنگرتنها نشسته بود. مجتبی او را صدا زد و گفت: " حاجی بفرما چایی، تازه دم" پیرمرد جواب داد: نه داداش من، می ترسم در حین آمدن برای خوردن چایی ترکشی چیزی به من بخورد و شهید حساب نشوم.
کد خبر: ۴۱۳۰۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۶